Gesamtzahl der Seitenaufrufe

Dienstag, 30. November 2010

سندی «بکلی سری» از دولت احمدی‌نژاد مبنی بر برباد دادن سرمایه‌های ایران

وبلاگ مجتبی سمیع‌نژاد madyariran : محمود احمدی‌نژاد و دولت‌اش از ابتدای روی کار آمدن در سال ۱۳۸۴ باعث ضرر و خسران زیادی برای ایران و ایرانیان در مسائل مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، چه در داخل و چه در خارج از کشور شده است.

مقدار زیادی از پول و سرمایه‌های ما ایرانیان بدون رضایت خاطر و اطلاع و آگاهی‌مان به کشورهای دیگری به شکل‌ها و به دلائل گوناگون داده می‌شود، بدون آن‌که نفع اقتصادی یا سیاسی خاصی برای ما به همراه داشته باشد. بسیاری از کشورهایی که از همین‌گونه پول‌ها و سرمایه‌های ایران استفاده می‌کنند، در موآقع حساس و مورد نیاز نیز نه تنها به دولت و حکومت جمهوری اسلامی پشت می‌کنند، بلکه بر ضد منافع ملی ما مردم ایران نیز حرکت کرده و حقوق ما را زیر پا می‌گذارند. و دولت باج دهنده احمدی‌نژاد بدون آن‌که خمی به ابرو بیاورد به این کار ادامه می‌دهد و متاسفانه این سرمایه‌های کشورمان ایران است که بر باد می‌رود و دیگران از آن استفاده می‌کنند.

در ماه‌های پایانی حضورم در ایران به مدارکی محرمانه و سری از دولت احمدی‌نژاد دست پیدا کردم که …. بگذریم..

گفتم حال که این روزها بحث افشاگری ویکی لیکس است، من هم در وبلاگ‌ام ویکی لیکسی راه بیاندازم و گوشه‌ای از این بر باد دادن سرمایه‌ها را که از طریق دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاده را با همه در میان بگذارم. سعی می‌کنم به مرور و در شب‌های بعد از این اسناد بیش‌تر در این‌جا بگذارم.

قضیه نامه که نمی‌دانم چرا در طبقه‌بندی «بکلی سری» قرار گرفته این است که دو میلییون و ۷۰۰ هزار دلار از «محل منابع مصوب هیأت دولت» جهت ایجاد «شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای و زمینی» در کشور «بولیوی» و برای آن‌ها خرج شود.
توضیح این‌که نام افرادی را که نمی‌شناختم پاک کرده‌ام

نگرانی سازمان ملل متحد از تداوم سرکوب مدافعان حقوق بشر در ایران

نگرانی سازمان ملل متحد از تداوم سرکوب مدافعان حقوق بشر در ایران

صدای آمریکا : ناوی پیلای، کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل متحد درباره سرنوشت مدافعان حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی عمیق کرده است.
کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در بیانیه ای که روز سه شنبه ٢٣ نوامبر منتشر کرد، ضمن ابراز نگرانی درباره اعتصاب غذای چند هفته ای نسرین ستوده در زندان اوین در تهران، «وضعیت خانم ستوده را نمونه ای از وضعیت وخامت بار مدافعان حقوق بشر و سرکوب گسترده تر فعالان حقوق بشر در ایران و چالش های روزافزون برای فعالیت های آن ها» خوانده است.

نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر سرشناسی است که روز ٤ سپتامبر دستگیر شد و بنا به گزارش های منتشر شده از آن زمان تاکنون در زندان انفرادی بازداشت شده است. مقامات قضایی ایران روز ١٥ نوامبر و در اولین جلسه دادگاه، خانم ستوده را به اقدام علیه امنیت ملی متهم کرده اند.

در ادامه بیانیه خانم پیلای مصرانه از مقامات ایران می خواهد تا پرونده خانم ستوده را به طور اضطراری مورد بازبینی قرار دهند و هرچه سریع تر وی را آزاد کنند.
کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خاطرنشان کرده است در حالی که در آستانه روز بین المللی حقوق بشر، جهان بر وضعیت فعالان حقوق بشری تمرکز خواهد کرد که از آزادی بیان و فعالیت برای ارتقای حقوق بشر محروم هستند.
این مقام بلندپایه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به برگزاری سمینار بین المللی قضایی در روزهای ١ و ٢ دسامبر در تهران اشاره کرده است که با شرکت ٣٠ قاضی و دادستان ایرانی و قضات و کارشناسان قضایی بین المللی برگزار می شود و بر مسائلی همچون حق دادگاه عادلانه و شیوه برخورد با زندانیان متمرکز خواهد بود.

خانم پیلای خاطرنشان کرده است برگزاری این سمینار «فرصت مغتنمی برای گفتگوی مستقیم در مورد موضوعات نگران کننده با قضات ایرانی و ارتقای رعایت استانداردهای بین اللملی برای اجرای عدالت و انصاف خواهد بود».
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد افزوده است: «من مقامات ایران را ترغیب می کنم تا برای وکلا و فعالان حقوق بشر که در همه جوامع نقش حیاتی و سازنده ای در محافظت از حقوق بشر ایفا می کنند، فضای بازتری ایجاد کند. ممکن است آن ها دیدگاه های انتقادی داشته باشند، اما انتقاد جرم قلمداد نمی شود.»

ناوی پیلای، کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در پایان بیانیه خود تاکید کرده است: «آزادی بیان و آزادی تجمعات، جزئی از قوانین بین المللی است و مهم تر از همه بخشی از کنوانسیون بین المللی حقوق سیاسی و مدنی است که ایران به اجرای آن متعهد شده است.»

چه کسی مدارک مخفی را به ویکی لیکس انتقال داده است؟


بردلی مننینگ

رادیو فرانسه ، آرش ادیب زاده : درحالی که کسی رسمأ نمی داند که به واقع پایگاه ویکی لیکس چگونه مدارک مخفی فاش شده را تهیه کرده است، ولی مقامات آمریکایی فردی را به عنوان مظنون درجۀ یک این پرونده در حبس نگه داشته اند.

بردلی مننینگ، سرباز 23 سالۀ آمریکایی کسی است که اکنون در پایگاه نظامی کونتیکوی ایالت ویرجینیا نگهداری می شود و به جرم ارسال اطلاعات مربوط به دفاع ملی کشوربه منابع غیرمجازمتهم شده است و ممکن است به 52 سال حبس محکوم شود.

وی دریکی ازمراکز امنیتی ارتش آمریکا درعراق حضور داشت و بروی دو شبکۀ رایانه ای با درجۀ امنیتی بالا فعالیت می کرد، شبکه هایی که نظامیان و دیپلمات های آمریکایی سراسرجهان از طریق آن تبادل اطلاعات می کنند.

بردلی منینگ به گفتۀ خود در اوقات فراقت و بیکاری بسیار زیادی که در پایگاه نظامی داشته، به مطالعۀ مدارک موجود در این دو شبکه پرداخته ، و این امر وی را دگرگون ساخته است.

وی در وهلۀ اول در ماه آوریل 2010 فیلم مخفی هلی کوپتر نظامی آمریکایی ، که در بغداد به سوی غیر نظامیان تیر اندازی می کند را برای ویکی لیکس فرستاد و این پایگاه نیز با پخش آن در تارنمای جهانی سبب شد تا میلیون ها نفر آن را تماشا کنند.

سپس وی تصمیم گرفت تا این مدارک فجیع را دراختیار افکار عمومی و جهانیان قرار دهد تا به گفتۀ خودش، هیلاری کلینتون و هزاران دیپلمات دیگر در سراسر جهان هنگام انتشار آنها سکتۀ قلبی کنند.

بردلی مننیگ در ارتباط با چگونگی ضبط و نگهداری این مدارک به ضعف شدید امنیتی این شبکه ها اشاره می کند و متذکر می شود که تمامی داده ها را بروی سی دی هایی ثبت می کرده که برای دیگران سی دی های حاوی موسیقی به حساب می آمده است.

در حال حاضر در آمریکا، بخشی از مردم وی را خائن ملی می دانند و خواهان مجازات شدید وی هستند و برعکس، بسیاری دیگر نیز از وی به عنوان فعال آزادی بیان یاد می کنند و خواهان آزادی وی هستند.

شایان ذکر است که وزیر امور خارجۀ ایتالیا، امروز از افشاگری ویکی لیکس به عنوان یازده سپتامبر دیپلماسی جهانی یاد کرده است.

گمانه‌زنی‌ها درباره ترور دو استاد فیزیک اتمی ایران

گمانه‌زنی‌ها درباره ترور دو استاد فیزیک اتمی ایران
دويچه وله : دو فیزیکدانی که ترور شدند که بودند؟ چرا ترور شدند؟ دست چه گروه یا افرادی در کار است؟ در حالی که دولت می‌کوشد نشان دهد کنترل کامل بر امنیت داخلی دارد، چرا این ترورها در ایران تکرار می‌شوند؟

صبح امروز خبری در راس اخبار ایران قرار گرفت. ترور دو فیزیک‌دان، مجید شهریاری و فریدون عباسی دوانی، هردو از استادان دانشگاه شهید بهشتی (ملی) تهران. مجید شهریاری در این سوءقصد کشته و فریدون عباسی دوانی با جراحت‌های شدید روانه بیمارستان شد. شکل ترور هردو مشابه بود: چسباندن بمب به خودرو و سپس انفجار آن. از سال گذشته تا کنون این سومین ترور یک استاد دانشگاه در ایران است.

مهرماه سال پیش مسعود علی‌محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران ترور شد. دولت ایران در هر سه مورد مدعی شد «عوامل صهیونیستی» و «دشمنان نظام» این ترورها را سازمان داده‌اند.

آیا مجید شهریاری و فریدون عباسی دوانی در برنامه هسته‌ای ایران دست داشتند؟ اگر داشتند، نقش آن‌ها در پیشبرد این برنامه چقدر جدی بوده است؟ بهروز بیات، کارشناس هسته‌ای و مشاور آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌گوید:« آقای شهریاری استادیار بوده است. منتهی تعداد مقالات علمی او نسبتا زیادند. از آقای عباسی، فقط سه تا مقاله علمی دیده ام. حالا ممکن است کار زیادی انجام نداده و یا به این دلیل که در دانشگاه امام حسین کار می‌کرده، کارهای علمی‌ش منتشر نشده‌اند. دانشگاه امام حسین وابسته به سپاه پاسداران است و کارهای علنی نمی‌کند.»

هدف ترورها چیست؟

عباسی دوانی از معدود استادان مورد تایید و تمجید جمهوری اسلامی است و از قضا نام او نیز در فهرست تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد. آیا این می‌‌تواند دلیلی برای سوء‌قصد به وی باشد. و اگر چنین است آیا کسانی که پشت این ترور هستند، همان‌هایی هستند که سال گذشته دکتر علیمحمدی را کشتند؟

بهروز بیات می‌گوید موقعیت این دو کاملا متفاوت است و مسعود علیمحمدی اصلا ربطی به پروژه هسته‌ای ایران نداشته است:
«آن‌ها از اول دروغ گفتند. آن‌ها از اول گفتند این کارشناس فیزیک هسته‌ای است، در حالی که نبود. محمد جواد لاریجانی که رئیس‌اش بود، دروغ گفت. اما این هر دو در قسمت فیزیک هسته‌ای کار می‌کردند. و حتی نام فریدون عباسی دوانی در اسناد تحریم‌های شورای امنیت ذکر شده است.»

او گمانه‌زنی در مورد عاملان اصلی ترورها را بسیار مشکل می‌داندد: «اگر این کسان واقعا در پروژه‌ی هسته‌ای ایران دخالت داشته باشند، می‌شود از طریق از بین بردن کسانی که در پروژه‌ی هسته‌ای نقش مهمی دارند، کل جریان را عقب انداخت. از این لحاظ امکان دخالت بیرون منتفی نیست.»

ایران برای پیش‌برد برنامه اتمی خود تا چه حد به متخصصان سطح بالا وابسته است؟ بهروز بیات در پاسخ این پرسش می‌گوید:« تولید سلاح هسته‌ای نیازی به دانشمندان سطح بالا ندارد و دانش مربوط به آن قدیمی است.» وی می‌افزاید:«ساختن بمب‌ اتمی کار عده‌ای مهندس است. برای ساختن یک بمب هسته‌ای لازم نیست که چیز جدیدی کشف کنند. پس به دانشمند هسته‌ای برجسته‌ای نیاز ندارند. همه فن‌آوری‌ها دهها سال پیش ایجاد شده است. برای این کار آدم‌هائی لازم است که کارشان خوب و اهل عمل باشند.»

اسرائيل، حکومت ایران یا اپوزیسیون؟

برای این سوال که ترورهای امروز صبح کار چه کسانی می‌تواند باشد، هنوز هیچ کس پاسخ روشنی ندارد. اگرچه رسانه‌های رسمی ایران بدون کمترین معطلی انگشت اتهام را به سوی عوامل خارجی نشانه رفتند. ولی به نظر می‌رسد ادعاهای کلی کسی را حتی در میان طرفداران حکومت راضی نمی‌کند. سال گذشته نیز ترور مسعود علی‌محمدی با همین روش «ردیابی» شد و پس از گذشت یک سال هیچ خبری از شناسایی قاتل یا قاتلان او نشده است. این در حالی است که حکومت ایران می‌کوشد نشان دهد نه تنها امنیت داخلی را در کنترل کامل دارد، بلکه توان کنترل امنیت خاورمیانه را نیز دارد.

هوشنگ حسن‌یاری، استاد کالج نظامی کینگستون کاناد و کارشناس مسایل نظامی و تروریسم می‌گوید:«سال گذشته نیز زمانی که دکتر مسعود علی‌محمدی استاد دیگر فیزیک به قتل رسید، صهیونیست‌ها مورد اتهام قرار گرفتند. باید قبل از هر چیز دید که اساسا چه کسانی ممکن است ترور این اشخاص را انجام داده‌ باشند. به نظر می‌رسد که اساتید به طور کلی در ایران مورد بی‌مهری زیادی قرار گرفته‌اند. تعداد زیادی از آن‌ها به‌ دلایل سیاسی از دانشگاه‌ها اخراج شده‌اند و بعضی هم ظاهرا متهم هستند به همکاری با دولت در سرکوب دانشجویان. بنابراین تشخیص این که چه کسانی این قتل‌ها و ترورها را انجام داده اند مشکل است.»

حسن‌یاری می‌افزاید:«مهم این است که جامعه‌ی دانشگاهی ایران از چند سال پیش، سوای گرایش‌های سیاسی‌اش، ظاهرا مورد حمله قرار گرفته و به‌خصوص در شرایط امروز وارد مرحله‌ی خطرناک‌تری شده است.»

منابع دولتی ایران، در نخستین واکنش‌ها، مسئولیت ترور دو استاد دانشگاه را به گردن اسرائيل انداخته‌اند. بهروز بیات در این مورد می‌گوید: «از ایران خبر می‌دهند که دکتر شهریاری و دکتر علی‌محمدی هر دو در نشست «سزامی» (همکاری علمی وفرهنگی دانشمندان برای راه‌اندازی و بهره‌برداری سینکروترون) در اردن شرکت داشتند که در آنجا دانشمندان اسراییلی هم حضور داشته‌اند. منتهی این پروژه‌ اصلا ربطی به پروژه هسته‌ای ایران ندارد. ولی این‌ها الان چسبیده‌اند به این موضوع و اعتراض کرده‌اند که ما گفتیم با اسراییلی‌ها سر یک میز ننشینید.»

ایران کشوری بدون امنیت داخلی

میان اخراج، ممنوع‌التدریس کردن و حتی بازداشت استادان دانشگاه تا ترور آن‌ها فاصله ای زیاد و درعین حال هولناک است.
هوشنگ حسن یاری کارشناس مسائل نظامی و تروریسم اهمیت موضوع را در آن می‌داند که ترورها در ایران دارند به تدریج به امری عادی تبدیل می‌شوند.»

استاد کالج نظامی کینگستون می‌گوید:«آقای عباسی با دولت جمهوری اسلامی همکاری می‌کند. او در حدود سه سال گذشته به عنوان استاد نمونه‌ی کشور معرفی شد و مورد توجه دولت بود. بنابراین، اگر بخواهیم مسئله را از پیش طراحی‌شده بدانیم و اگر بخواهیم رابطه‌ی این ترورها را با مسئله‌ی هسته‌ای ایران مطرح کنیم، شک بیش‌تر این خواهد بود که این ترور به وسیله‌ی نیروهای خارجی صورت گرفته است. به خاطر این که آقای عباسی ظاهرا با دولت جمهوری اسلامی همکاری نزدیک داشته است. منتهی در مورد آقای دکتر علی محمدی هم سال پیش چنین بحثی صورت گرفته بود. اما بعد از آن اعلام شد و معلوم شد که مثلا در انتخابات سال گذشته از مهندس موسوی حمایت می‌کرده و آن شک و تردید را نسبت به دخالت نیروهای دولتی در ترور علی محمدی بیش‌تر می‌کرد. بنابراین مسئله‌ی کشتن اساتید در ایران پر از ابهام است. ولی باز تأکید کنم که به‌تدریج تامین امنیت در جامعه‌ی ایران مشکل‌تر می‌شود و نیروهای امنیتی و دولت ایران به طور کلی از حفظ جان شهروندان، چه موافق و چه مخالف‌ ناتوان می‌مانند. اگر مجموعه‌ی حوادثی را که در چند سال گذشته اتفاق افتاده کنارهم بگذاریم، می‌بینیم که بتدریج ایران دارد نزدیک می‌شود به وضعیت کشورهایی نظیر پاکستان که ترورهای متعددی در آن‌ها صورت می‌گیرد، بدون این که هرگز مشخص شود ترورکننده چه کسی بوده و چه اهدافی در پی داشته است. همه‌ی این‌ها، در جامعه‌ای رخ می‌دهد که دولتش ادعا دارد از نظر امنیتی بر اوضاع کاملا احاطه دارد.»

نیلوفر خسروی

Mittwoch, 24. November 2010

Legendary Diva Marzieh's message to the Iranian Youth

ویژگی های ایرانی اصیل

ویژگی های ایرانی اصیل

http://www.schoolnet.ir/~farzanegan/farzanegan2/Tarikh/images/main_4311.jpg

در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست

هیچکس سوار بر اسب نیست

هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید

در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.

“این ادب اصیلمان است:نجابت- قدرت- احترام- مهربانی- خوشرویی

برای همه ایرانیان بفرست تا یادمان بماند کی بودیم و کی می تونیم باشیم

Montag, 22. November 2010

آگاهی خامنه ای از شکنندگی اوضاع

وضعیت شکننده
حق پنداری رهبر جمهوری اسلامی تاثیر بی واسطه ای بر فضای سیاسی و اجتماعی ایران داشته است. تحلیل گران می گویند که او با کردار و گفتار خویش حکمرانی مستبدانه را در کامل ترین شکل خود بازتولید کرده است. او گرچه به عنوان یک رهبر دینی- سیاسی از الگوهای مذهبی برای پیشبرد اهداف سیاسی اش استفاده می کند و از همین رو شمایل یک دیکتاتور سنتی را دارد اما در عین حال با بهره گیری مداوم از تجهیزات مدرن در سرکوب مخالفان، به سیستم تحت کنترل خود حالتی دوگانه بخشیده است. رسانه های تحت کنترل، انتخابات مهندسی شده و قوه قهریه گوش به فرمان بخشی از توانمندی های مدرنی هستند که در خدمت رهبری ایران برای اعمال دیکتاتوری مذهبی و سیاسی قرار دارند. با این حال وضعیت کنونی به دلیل ایجاد شکاف های عمیق اجتماعی بسیار شکننده به نظر می رسد. رهبر ایران علی رغم تلاش بی وقفه برای ایجاد اتحاد در بدنه حکومت با ریزش های مداوم میان نیروهای حامی مواجه است و این در حالی است که جبهه مخالفان به شکل فزاینده ای قدرت می گیرد.
انزوای فزاینده
گسترش شبکه های اجتماعی مخالفان حکومت و تاکید آنها بر روش های مسالمت آمیز و کم هزینه جهت تغییر وضع موجود یکی از نشانه های شکنندگی اوضاع کنونی است.ناظران با استناد به همین عوامل معتقدند که ادامه وضع کنونی حلقه را بر آقای خامنه ای و حامیان وی تنگ تر خواهد کرد. این دیدگاهی است که "میرحسین موسوی" رهبر ارشد جنبش سبز نیز در بیانیه تازه خود بر آن انگشت گذاشته و بدون اشاره به نام آقای خامنه ای از رو به زوال بودن رویه حکمرانی وی سخن گفته است. در بیانیه او با اشاره ضدیت حکومت با نقد آمده است " مستبدان در دایره تنگی که برای خود فراهم کرده اند، آنقدر گرد خویش می چرخند که از شنیدن همهمه سقوط کاخ خودکامگی و خودرایی باز می مانند و زمانی بیدار می شوند که بسیار دیر است برای بازگشت به آغوش مردم." او همچنین با پیش بینی ریزش های روز افزون در بدنه حکومت گفته است " مستبدان، روز به روز تنهاتر می شوند و به همه چیز و همه کس گمان بد می برند، دوستان دیروزشان را از خود می رانند، و هر انتقاد و نصیحتی را توطئه ای برای نابودی خویش می پندارند. و بدتر آنکه منافع خودشان را مساوی با منافع ملی می گیرند و در چنین وضعی ناچار به سلاح داران تکیه می کنند، و به دنبال کسانی می گردند که چشم و گوش بسته از آنها فرمان برند و سایه شک و تردید نسبت به افکار و اعمال آنها را حتی برای لحظه ای از دل نگذرانند." از دید ناظران مصداق این سخنان هشدار آمیز میرحسین موسوی کسی جز رهبر جمهوری اسلامی نیست با این حال در اثر گذاری این هشدارها بر وی تردید فراوان وجود دارد به گونه ای که موسوی خود نیز تصریح کرده "نشانی از بصیرت برای بازگشت ( مستبدین) به سوی مردم دیده نمی شود." ناظران در تایید همین تحلیل می گویند که حق پنداری آقای خامنه ای که با تصور یک جایگاه قدسی توام شده تمام خصائص یک رهبر خودکامه را در او نهادینه کرده و شواهد همه حاکی از آن است که وی روز به روز در حلقه تنگ خودکامگی محصورتر می شود.

به نقل از کتاب ”همه آدمهاي شاه نوشته استيون کينزر

به نقل از کتاب ”همه آدمهاي شاه”

نوشته استيون کينزر


انگلستان در سال 1329 گروه تحقيقاتي را تشکيل مي دهد تا علت و زمينه هاي بحران در ايران را پيدا کند.
از جمله پژوهش در مورد روانشناسي ايرانيان بوده، که يک ديپلمات انگليسي بعد ازتحقيق اينگونه ايرانيان را توصيف مي کند :

· “ ريا کاري بدون دستپاچگي،
· اعتقاد به قضا و قدر،
· اهميت ندادن به زجر کشيدن …
· ايرانيان عادي تو خالي و بي اخلاق وهميشه مشتاق قول دادن در قبال کارهايي اند که قادر به انجام دادنش نيستند ويا اصلاً قصد انجام دادنش را ندارند.
· اهل طفره رفتن،
· فاقد انرژي و استقامت،
· اما تابع قدرت و انضباطند.
· بالاتر از همه، از توطئه و تباني لذت مي برند
· و هر زمان که منافعشان حکم کند، به آساني از اعمال غير اخلاقي تبعيت مي کنند.
· ايراني دروغگويي ماهر است،
· اما انتظار ندارد که گفته هايش را باور کنند.
· ايرانيها در زمينه هاي فني به راحتي معلوماتي سطحي کسب مي کنند و خود را متقاعد ميسازد که به معلوماتي عميق
دست يافته اند.”

تحقيقات انگليسي ها در مورد ايراني ها زماني جوابي غير از اين خواهد داد که هر يک از ما تصميم بگيريم در مقابل اين عادات زشت ريشه دار تاريخي مان مقاومت کنيم و هزينه اش را بپردازيم
سعي کردن براي تغيير عرف يعني در خلاف جهت جريان رودخانه شنا کردن.

آيا ما آدم هاي مبارزي هستيم؟

آنچه که این مطلب به ما می‌گوید، چیزی جز دردمندی و افسوس نمی‌گیرم. من کار ندارم که چکسی این را نوشته و اصلا درست یا غلط است! هر کس باید خودش را در این مطلب جستجو کند! آنچه که در جامعه ما روی میدهد گواه درستی‌ یا غلط بودن این نامه لب می‌باشد. تا آنجا که به فرد نویسنده برمیگردد باید گفت که "کفر همه را به کیش خود پندارد!" به عبارت دیگر اگر این افراد به دنبال انسان میبودند، حتما با "دید" دیگری به تحقیق میپرداختند! آنچه این گونه افراد "محقق" جستجو میکنند، همانی است که در درون خودشان موج میزند. ریختن درنمایه خود به روی چهره خودشان کار چندان مشکلی نیست. در همان سالها که این یافتها را به تحقیق یافته اند، درست سالهائی است که در ایران ما قهرمانان ملی‌ ما در صدد بیرون راندن این غارتگران ضدّ انسان بودند. اگر واقعاً این "محققین!" به دنبال انسان ایرانی‌ میبدند، بدون شک می‌توانستند افرادی مثل دکتر مصدق، دکتر فاطمی، فرّخی یزدی، ستار خان،باقر خان، خیابانی و هزاران هزار ایرانی‌ باشرف دیگر که برای مردم از همه زندگی‌ خودشان گذاشتند را حتما پیدا کند. ولی‌ همانطور که گفتم این گونه "محققین"! به دنبال هم کیشان خودشان هستند و"خطر" نمیکنند! آری اینگونه در مورد یک ملتی که در شگل گیری تاریخ بشری نقش و جایی به مراتب بالاتر از کلّ پدران این گونه "محققین"! داشته، نوشتن و قضاوت کردن تنها از یک درون مایه مشترک با همان "آدمهای شاه!" بیرون می‌ریزد و نه یک تحقیق علمی‌!

درین باب بازهم خواهیم نوشت. البته که ما باید این گونه خائنین به خودمان ، که مثل هر ملت دیگری که با آنها مواجه میشوند، از دور و دوایر تصمیم‌گیری دور کنیم تا سرنوشتی که دچارش شده‌ایم را بتوانیم تغییر بدهیم. وجود افراد نالایق و وطن فروشی که این "محقق" با آنها برخورد داشته،طبعا نتیجهای بهتر از این نمیتواند داشته باشد. ولی‌ این یک مشگل داخلی‌ است که ما باید آن را حل بکنیم و اولین میدان برخورد با آن هم در درون قلب و ضمیر خودآگاه هر یک از ما می‌باشد. فکر کنیم که آیا واقعا لیاقت آن را داریم که دوباره این گونه رسوبات عفن جامعه، که همانطور که گفتم در هر جامعه بشری هستند، بر سرنوشت من سوار نشوند. آیا منافع حقیر فردی این اجازه انسان شدن را به ما میدهند؟ فکر کنیم در موردش. گنجایش فکری ما چه می‌گوید؟ آیا تا این همه تحقیر گنجایش داریم!؟ اگر نه که باید حتما از خودمان شروع کنیم.

Mittwoch, 10. November 2010

عکس یادگاری با مرضیه

این عکس در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۶۸ در ( لالون ) فشم منزل خانم مرضیه گرفته شده است

فرار مغزها نداریم، این هم سندش

در حالی كه برخی مسوولان ذی ربط معتقدند اساسا پدیده فرار مغزها فاقد صحت است و زاییده تبلیغات منفی برخی است،:

یكی از بینندگان "آینده" با ارسال عكس زیر نوشت

تصویری در میان آیتم‌های دوستان در گوگل ریدر دیدم كه بریده‌ای از روزنامه‌ی اعلام نتایج كنكور سراسری در سال ۸۰ را نشان می‌داد. یك نفر كامنتی گذاشته بود:”سوال اینه كه از اینا چند نفرشون الان ایران هستند هنوز؟” دونستن جواب این سوال برای من جالب بود و یك جستجوی كوچیك انجام دادم. نتایج جالب‌تر از چیزی بود كه فكر می‌كردم. حیفم اومد منتشرش نكنم. قضاوت با خودتان!

ندا ناطق (نفر اول رشته ریاضی): استانفورد، آمریكا
اشكان برنا (نفر دوم رشته ریاضی): بركلی كالیفرنیا، آمریكا
احسان شفیعی پور‌فرد (نفر سوم رشته ریاضی): ایلینویز، آمریكا
محمد فلاحی سیچانی (نفر اول رشته تجربی): میشیگان، آمریكا
محمد امین خلیفه سلطانی (نفر دوم رشته تجربی): اطلاعات خاصی پیدا نكردم
پیمان حبیب اللهی (نفر سوم رشته تجربی): هاروارد، آمریكا
محمدرضا جلایی‌پور (نفر اول رشته انسانی): آكسفورد،انگلستان، تهران

البته لازم به ذكر است كه احتمال بازگشت بسیاری از این افراد پس از پایان تحصیل هست، اما تجربه نشان داده كه بسیاری از آنها اقامت در كشورهای دیگر را بر بازگشت به وطن ترجیح داده اند.

واقعیت‌هایی از اقتصاد ایران که شاید ندانیم

آیا می‌دانید ایران از نظر بالا بودن نرخ تورم در بین ۲۰ کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پس از سودان و مصر در رتبه هیجدهم قرار دارد؟

توضیح بیشتر: براساس گزارش صندوق بین‌المللی پول نرخ تورم ایران در سطحی به مراتب بالاتر از میانگین نرخ تورم در جهان (حدود ۴ درصد) و همچنین بالاتر از نرخ تورم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقاست.

توضیح اینکه، در میان ۲۰ کشور منطقه، ایران در سال جاری میلادی بعد از مصر و سودان بالاترین نرخ تورم را داراست و درواقع ایران از نظر شاخص نرخ تورم هیجدهمین کشور در میان ۲۰ کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقاست. نکته جالب توجه این است که عراق با وضعیت استثنایی (جنگ‌زدگی) و دشوارش، براساس گزارش صندوق بین‌المللی پول توانسته است نرخ تورم خودش را از ۵۳ درصد در سال ۲۰۰۶ به ۵ درصد در سال ۲۰۱۰ کاهش دهد که به مراتب از نرخ تورم ایران کمتر است.

افزایش قیمت‌ها و خدمات در ایران در آستانه اجرای احتمالی قانون هدفمند کردن یارانه‌ها که خود برنامه‌ای مبتنی بر شوک قیمتی است می تواند آینده‌ نگران‌کننده‌ای را برای جامعه ایران رقم بزند.

آیا می‌دانید ایران در بین ۵۳ کشور فعال در زمینه فناوری اطلاعات روی پله ۵۳‌ام و در میان ۱۳ کشور خاورمیانه در رتبه ۱۳‌ام قرار دارد؟

توضیح بیشتر: به گزارش ایلنا حسین گروسی نماینده مجلس شورای اسلامی اعلام نموده است: رسیدن به جایگاه اول علمی و اقتصادی در منطقه (خاورمیانه و شمال آفریقا) از اهداف سند چشم‌انداز ۲۰ ساله کشور بوده است هم‌اکنون ایران در بین ۵۳ کشور فعال در زمینه فناوری اطلاعات روی پله ۵۳ از نظر رتبه‌بندی قرار گرفته است و در ۱۳ کشور منطقه نیز جایگاه سیزدهم را دارد.

آیا می‌دانید ۵۰ هزار میلیارد تومان از معوقات بانک‌های کشور (کسانی که از بانک‌ها وام‌های کلان گرفته‌اند و تاکنون پس نداده‌اند) تنها در اختیار ۸۴ نفر است؟

توضیح بیشتر: به گفته عزت‌اله یوسفیان عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در جلسه شورای اداری شهرستان آمل، ۵۰ هزار میلیارد تومان معوقه بانکی کشور در اختیار ۸۴ نفر است یعنی حدود ۸۴ نفر بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان از بانک‌های کشور تسهیلات مالی گرفته‌اند و تاکنون پس نداده‌اند.

با این حال، بانک‌های دولتی (با سفارش یا بدون سفارش) به روند پرداخت تسهیلات مشکوک ادامه می‌دهند تا جایی که خباز نماینده مجلس می‌گوید این رقم (معوقات بانکی) تا پایان سال جاری به ۷۰ میلیارد دلار (۷۰ هزار میلیارد تومان) نیز می‌رسد.

الیاس نادران نماینده اصول‌گرای دیگر مجلس چندی پیش‌گفته بود در زمان روی کار آمدن رحیمی (معاون اول فعلی رئیس جمهوری) در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، معوقات بانکی افزایش پیدا کرده است.

به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، یوسفیان افزود: فردی ۱۲۰ میلیارد تومان به نظام بانکی کشور بدهکار است اما مشخص شد در نظر دارد یک بانک خصوصی دایر کند. ایشان ضمن بیان این مطلب که ظرف ۳ سال مطالبات معوق بانک‌ها از ۳ هزار میلیارد تومان به ۴۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است، افزود: به اندازه یک چهارم نقدینگی کشور معوقات بانکی در کشور وجود دارد و هیچ نظام اقتصادی نمی‌تواند این بار سنگین را تحمل کند.

توضیح اینکه آمارها نشان می‌دهد که تا سال ۸۳ کل مطالبات معوقه بانکی کشور حدود ۳ هزار میلیارد تومان بوده است و از آن تاریخ به بعد طی ۳ سال (تا سال ۸۶) این حجم به ۴۰ هزار میلیارد تومان رسیده و هم‌اکنون بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان است. این در حالی است که در همین مدت (سال‌های ۸۳ الی ۸۶) حجم نقدینگی کشور به دو برابر افزایش یافته است یعنی نسبت بدهی‌های معوقه به نقدینگی بانک‌ها چند برابر است.

آیا می‌دانید سوء‌مدیریت در کشور باعث شده است که تحریم‌ها سریع‌تر از آنچه دولت پیش‌بینی می‌کرد مؤثر واقع شده است؟

توضیح بیشتر: پس از آغاز دور جدید تحریم شورای امنیت سازمان ملل و کشورهای آمریکا و اروپایی فشارهای بانکی در سطح بین‌المللی برای محدود کردن اقدامات دولت ایران تشدید شده است به عنوان مثال؛ اخیراً بیش از ۱۴ هزار حساب بانکی مشکوک به ارتباط با ایران در اروپا شناسایی و تحت کنترل قرار گرفته‌اند که فقط ۵ هزار حساب آنها مستقر در بانک‌های آ‌لمانی هستند و به زودی برای بیش از یک‌هزار نفر از صاحبان حساب‌ها نامه اخطار فرستاده می‌شود تا در مورد موجودی و کارکردهای خود با ایران یا در ارتباط با ایران توضیح دهند.

تمامی این فشارها و سوء‌مدیریت‌ها باعث شده است که تحریم‌ها سریع‌تر از آنچه دولت ایران پیش‌بینی می‌کرد مؤثر واقع شوند به گفته منابع مطلع در جلسه‌ای اضطراری که اخیراً با حضور حسینی وزیر اقتصاد و علی‌ اکبر ولایتی (به نمایندگی از سوی آقای خامنه‌ای) برگزار شد رئیس کل بانک مرکزی وضعیت ذخیره ارزی کشور را بحرانی و ناتوانی بانک مرکزی در کنترل وضعیت مالی کشور را رسماً اعلام کرد.

در این جلسه تصمیم گرفته شد طی ۶ ماهه نیمه دوم سال جاری تا مرز ۴۰ درصد از هزینه‌های ارزی کشور کاسته شود.

نکته: چون هزینه‌های سرسام‌آور مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای و نظامی کشور قابل کاهش نیست، مقرر گردید تا بخش‌های عمومی، خدماتی و … مشمول کاهش سهم درآمد ارزی شوند که این امر کاهش محسوس گردش ارزهای خارجی در بازار تهران و افزایش شدید قیمت ارز را در پی خواهد داشت (اقدامات اخیر دولت کاهش قیمت ارز از طریق تزریق ارز به بازار اثر کوتاه‌مدت داشته و در بلندمدت قادر به جلوگیری از اوج‌گیری قیمت ارز در برابر ریال نخواهد بود) بی‌اعتمادی مردم به سیاست‌های دولت و بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی کشور یکی از مهم‌ـرین دلایل بحران اعتبار پول ملی و افزایش قیمت ارز می‌باشد.

آیا می‌دانید به احتمال زیاد بانک مرکزی در ایجاد شوک در بازار ارز نقش داشته است؟

توضیح بیشتر: اگرچه در ظاهر سعی شد اتفاقات کم‌اثری چون اعتصاب طلافروشان و رشد قیمت طلا در بازار جهانی را عامل شوک و جهش بی‌سابقه قیمت ارز معرفی نمایند، اما برخی شواهد حاکی از نقش بانک مرکزی در این پروژه دارد به ویژه آنکه بانک مرکزی در دو روز نخست شوک با سکوت کامل شاهد افزایش قیمت‌ها (تا حدود هر دلار ۱۲۲۰ تومان) بود و سپس با افزایش قیمت رسمی دلار به ۱۰۶۹ تومان سعی در تثبیت بازار در این قیمت دارد.

براساس شنیده‌ها با نزدیک شدن به نیمه دوم مهر و زمان واریز نقدی یارانه‌ها به حساب مردم دولت نیاز به مقادیر هنگفتی ریال دارد که یکی از راه‌های تأمین آن فروش ارز و جمع‌آوری ریال می‌باشد.

این میزان ارز در صورتی که بدون زمینه‌سازی صورت می‌گرفت موجب کاهش ارزش دلار و تأمین نشدن ریال مورد نیاز دولت می‌گردید اما با تمهیدات صورت گرفته حتی در صورت تزریق چند میلیارد دلار به بازار نیز بر اثر فضای روانی به وجود آمده نه تنها بازار این ارز را جذب می‌کند بلکه دولت از طریق فروش ارز مبالغ بیشتری ریال جمع‌آوری می‌کند.

ضمن اینکه چند روز قبل یکی از نمایندگان مجلس اعلام کرد که دولت بخشی از مبلغ ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد ناشی از حذف یارانه‌ها را قبل از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها از طریق دیگر

Sonntag, 7. November 2010

Lindsey Graham Makes The Case For Strike On Iran

420
1,302views
Lindsey Graham

HALIFAX, Nova Scotia -- A leading U.S. senator on defense issues says any military strike on Iran to stop its nuclear program must also strive to take out Iran's military capability.

Sen. Lindsey Graham, a South Carolina Republican who sits on the Armed Services Committee and the Homeland Security Committee, said Saturday the U.S. should consider sinking the Iranian navy, destroying its air force and delivering a decisive blow to the Revolutionary Guard.

He says they should neuter the regime, destroy its ability to fight back and hope Iranians will take a chance to take back their government.

His remarks stunned many in the audience at the Halifax International Security forum.

Graham told the audience that newly elected conservatives would back "bold" action against Iran, reports Agence France Presse:

If President Barack Obama "decides to be tough with Iran beyond sanctions, I think he is going to feel a lot of Republican support for the idea that we cannot let Iran develop a nuclear weapon," he told the Halifax International Security Forum.

"The last thing America wants is another military conflict, but the last thing the world needs is a nuclear-armed Iran... Containment is off the table."

The Obama administration, through top military officials, has made it clear that all options are on the table.